سوگیری خوشهای چیست؟
مغز پیش از هر چیز موجودات و اشیا را به صورت طرحهای کلی درک میکند و سپس به جزییات توجه میکند. مثلا از هیبت چیزی که از دور میبیند سریعا درک میکند یک سگ آنجاست. ادراک این چنینی بسیار مفید است، اما همین نوع ادراک باعث میشود طرحهایی را ببینیم که وجود ندارند. این قضیه حتی دربارهٔ درک شنیداری انسان صادق است. مثلا انسان وقتی به سر و صدای بخاری یا کولر گوش میدهد گاهی اوقات گمان میکند صداهایی معنادار میشنود؛ به این پدیده سوگیری “Bias” خوشهای میگویند.
سوگیری خوشهای، نوعی سوگیری شناختی است که ذهن تمایل دارد رد و نشان یک ارتباط را در میان اجزاء یک مجموعه پیدا کند در حالی که آن اجزا تصادفی گرد هم آمدهاند. مثلا وقتی شخص به ابرها یا به رگههای شاخهٔ درختان نگاه میکند، در آنها شکلهای معنادار میبیند.
رابطهٔ بین ارتباطات معنادار و خوشهانگاری
تامس گیلوویچ استاد روان شناسی دانشگاه کرنل، یکی از پژوهشگرانی است که دربارهٔ خوشهانگاری تحقیقات مفصلی انجام داده است.
بر طبق تحقیقات وی این وهم ناشی از نیاز انسان به دوراندیشی است و در حقیقت با این کار میکوشد در مجموعهای از دادههای غیر مرتبط ارتباطی معنادار بیابد.
کشف ارتباط یعنی پیشبینی پذیری بالاتر، قدرت پیشبینی بالاتر یعنی تقویت عاقبتاندیشی. همهٔ اینها باعث میشود تا در بیارتباطی ارتباط ببیند و دچار خوشهانگاری شود و الگوهایی را میبیند که در واقع وجود ندارند.
مغالطهٔ دست گرم
یکی دیگر از نمونههای خوشه انگاری مفهومی است که به مغالطهٔ “دست گرم” مشهور است.
در این مغالطه برخی تصور میکنند که مثلا وقتی یک بازیکن بسکتبال پرتابش به گل تبدیل میشود اصطلاحا دستش گرم میشود و احتمال اینکه پرتاب بعدیاش گل شود افزایش مییابد. پژوهشها نشان دادهاند ارتباط مثبتی میان نتایج پرتابهای مکرر وجود ندارد.
خوشه انگاری در ورزشهای دیگر نیز بین طرفداران شایع است. مثال این نوع سوگیری به مغالطهٔ قمارباز نیز مشهور است.
مغالطهٔ قمارباز باور غلطی است که بر اساس آن فرد به اشتباه میپندارد احتمال یک پیشآمد مستقل در یک سلسله اعمال تصادفی به پیشآمدهای قبلی وابسته میباشد.
بر این اساس مثلا یک تختهنرد باز ممکن است بعد از اینکه دو بار جفت شش میآورد به غلط تصور کند احتمال آن که در پرتاب بعدی هم جفت شش بیاید افزایش مییابد.
گرداورنده: محمد مهدی رضایی
“سوشال مدیای آکادمی تلسی”
telsi.co