هوموساپینس”Homo sapiens“، هومو هابیلیس”Homo habilis“، هومو ارکتوس”Homo erectus” ، تکامل و جانشینی در آفریقا؛ در این مقاله توضیحات جالبی را در خصوص این موارد میخوانیم!
هومو هابیلیس و جانشینی در آفریقا
با توجه به اینکه دو یا سه گونۀ انسان اولیه همزمان در آفریقا میزیستهاند و امروز تنها یک گونه انسانی باقی مانده، معلوم میشود برخی گونهها در این اثنا منقرض شدهاند. اما کدام یک جان سالم به در میبرد و نیای ما میشود؟ برنده، هومو هابیلیس سبک جمجمه است که البته در ادامه هم مغزش بزرگتر میشود و هم حجم بدنش؛ تا ۱/۷ میلیون سال قبل نیز تفاوتهای او به حدی میرسد که دانشمندان نام تازهای به دودمان ما میدهند.
پیدایش انسان راست قامت
هومو ارکتوس “Homo erectus” یا انسان راست قامت. فسیلهای هومو ارکتوس قبل از تمام فسیلهای پیش گفته پیدا میشوند و دانشمندانی که این گونه را نامگذاری میکنند چیزی دربارهٔ انسانهای اولیهٔ قدیمیتری که آنها نیز راست قامت میباشند، نمیدانند. در این اثنا دودمان آسترالوپیتکوس روبوستوس یا همان “انسان میمون زمخت” هم در مقطعی بعد از ۱/۲ میلیون سال پیش ناپدید شد. اگر گونهٔ دیگری از انسانهای اولیه در کار است هم در همین زمان از میان میرود.
هومو ارکتوس و دلایل انقراض انسانهای اولیه
اما دلیل انقراض انسان میمون زمخت و دیگر انسانهای اولیه چه بوده است؟
شاید دیگر قادر به رقابت با هومو ارکتوس نمیباشند؛ موجودی که هم گوشت میخورد و هم گیاه، هم ابزار داشت و هم مغز بزرگتر. شاید هم هومو ارکتوس با دست خود خویشانش را به انقراض کشانده باشد؛ مثلا آنها را به طمع گوشتشان کشته باشد. جانشینی در آفریقا هومو ارکتوس را به یگانه انسان اولیه در صحنه بدل ساخت. از دو میلیون سال پیش تا آن مقطع، هومو ارکتوس افقهایش را حسابی گسترش میدهد. ابزارهای سنگی و استخوانیاش حاکی از آن است که پای او به خاورمیانه و سپس شرق آسیا نیز آمده و همچنان هم به تکامل ادامه میدهد. مغزش بزرگتر و جمجمهاش گردتر است.
حدود نیم میلیون سال پیش تفاوت برخی نیاکان ما از هومو ارکتوس به قدری شده بود که دیگر میشد آنها را در گونهٔ دیگری جای داد؛ در هوموساپینس، گرچه که هنوز جمجمهای ضخیمتر و استخوانهای ابرویی برجستهتر از ما داشتند.
هوموساپینس: جهش یا تکامل؟
آیا همین ظهور هوموساپینس در نیم میلیون سال قبل خود نوعی جهش رو به جلوی بزرگ نبود؟
به هیچ وجه؛ در واقع انشعاب هوموساپینس هیچ اهمیتی نداشت. هنوز صدها هزار سال مانده بود تا سروکلهٔ غارنگاریها، خانه ها و تیر و کمان پیدا شود. ابزارهای سنگی او همچنان همانقدر ابتدایی بود که ابزارهای هومو ارکتوس طی یک میلیون سال قبل بود، در واقع رشد اندازهٔ مغز هوموساپینسهای اولیه تأثیر خاصی بر سبک زندگی آنها نداشت. به بیان دیگر صعود ما به مرتبهٔ انسانی، ارتباطی مستقیم با تغییرات موجود در ژنهای ما ندارد. شامپانزهٔ سوم هنوز باید با یک عنصر حیاتی تکمیل میشد تا بتواند ایدهٔ نقاشی مونالیزا را خلق کند.
منبع: شامپانزه سوم
گرداورنده: محمد مهدی رضایی
“سوشال مدیای آکادمی تلسی”
telsi.co